جنگل های سرگردان

وبلاگ/شعرهای سید سکندر حسینی بامداد

در میان‌کوچه‌ها عطراقاقی ریخته
خاطرات تلخ را کنج اتاقی ریخته

سینه‌اش آتشفشان زخم‌های بی‌شمار
شعله‌ی سرکش که بر روی اجاقی ریخته

تکیه داده بازهم بر صخره‌ی بازوی من
آبشار گیسوانش اتفاقی ریخته

لذت انگور نیشابور جاری از لبش
مستی‌اش را در پیاله باز ساقی ریخته

عشق را از بلخ تا بغداد با خود برده‌است
طرز هندی را که در سبک عراقی ریخته

خمره خمره نشئه‌ای را که تعارف کرده بود
جرعه‌ای در جام من مانده‌است و باقی ریخته

نوشته شده در دوشنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۳ساعت 8:59 توسط سید سکندر حسینی بامداد | |
طراح قالب پیچك دات نت